بسیاری از دانش آموزان از این که درس ها را فراموش می کنند گله مند هستند.
اما چرا آن ها درس هایی را که ادعا می کنند یاد گرفته اند فراموش می کنند؟
آیا آن ها قدرت و توانایی لازم را برای یادگیری ندارند؟
چگونه می شود آن ها فراموشی خود را به حداقل برسانند؟
از آن جایی که حافظه انسان درگیر یادگیری و به خاطر سپردن مطالب است. در واقع فراموشی هم به حافظه انسان مرتبط است،
مطالبی که فهمیده و استنباط می شود بهتر در حافظه می ماند. لذا باید روی معنا و مفهوم مطالب تمرکز شده و تفکر صورت گیرد.
دانش آموز هر مطلبی را که می خواند ممکن است جزئی از یک کل باشد. لذا مطالبی که زیر مجموعه یک عناوین کلی هستند باید ارتباط ذهنی داده شوند و دانش آموز بتواند بفهمد، مطالبی را که می خواند مربوط به کلیتی است که این بخش مربوط به آن است.
مطالبی که از حفظ برای خود بازگو می کنیم ماندگاری بیش تری پیدا می کند.
این شیوه ای است که مطالب حتی اگر برای شخصی بی معنی باشد از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال پیدا می کند. تمرین و تکرار باید به تدریج و با فاصله های زمانی خاص صورت گیرد.
تحقیقات نشان داده است که بعد از یک استراحت و خواب آرام انسان مطالب را بهتر یاد می گیرد. هم چنین اگر بعد از یادگیری مطلبی کمی استراحت کنیم یا به خواب برویم یادگیری با دوام تر است.
تحقیقات نشان می دهد که یادگیری باید تدریجی و در زمان های مختلف باشد. سعی در یادگیری مطالب زیاد در وقت کم منجر به فراموش می شود. برخی از دانش آموزان از این که سعی می کنند مطالب انباشته شده را بدون استراحت و در وقت کوتاه بخوانند جز فراموشی چیزی عایدشان نمی شود.
از آن جایی که انسان ها خالق تصاویر ذهنی هستند می توانند در دنیای ذهن خود برای مطالب آموخته شده تصاویر ذهنی خلق کنند که خود مبتکر آن هستند.
انسان هرمطلبی را که می آموزد می تواند دردنیای آموخته های ذهنی خود مفاهیم و مطالب به آن ها مرتبط سازد.
اگر برخی از مطالب درسی را به صورت شعر و آهنگ موزون در بیاوریم یادگیری و ماندگاری آن هم آسان و هم طولانی می شود. انسان ذاتا گرایش به هارمونی و نظم و آهنگ دارد برای همین است که بچه ها خیلی زود مطالب را که درقالب شعر و آهنگ باشند یاد گرفته و به خاطر می سپارند.